عروسکم چقدررررررررررر کوچولو بودی....
عزیز مامان چند وقتی هست که اون عروسکی که دوست بابا حجت عمو هادی هدیه داده بود رو آوردم تا باهاش بازی کنی .شما هم خیلی دوسش داری و براش ذوق می کنی و با شعراش می رقصی ولی یه کار بدی هم که میکنی اینه که کلاهش رو از سرش در میاری و موهاشو میکنی... اینجا 5 ماهته و برای اولین بار که برات روشنش کردم ازش ترسیدی:ببین چه کوشمولو بودی امروز که داشتم لباس بافتنی پارسالت که خودم به کمک مامان فریبا بافته بودم رو نگاه میکردم یه فکر بکر به ذهنم رسید. چون لباسه حسابی برات کوچولو شده بود ولی نو نو بود و منم خیلی دوسش داشتم تصمیم گرفتم بشه لباس عروسکت. اولش پیش خودم گفتم حتما براش بزرگ میشه ولی وقتی تنش کردم واقعا به این ن...